رجب تمام میشود و تو در حیرتی که ناگهان چه زود دیر میشود...
و من آهسته در گوش تو زمزمه میکنم:
هنوز هم فرصتی هست...
که بیابی گمشدهات را...
شعبان در راه است...
و این دل توست که به اضطراب میافتد که چه باید کرد...
و من باز هم آرام برای تو میخوانم قسمتی از حدیث معراج را:
یا احمد! ان اهل الآخرة، مونسهم، دموعهم تفیض علی خدودهم...
ای احمد! همانا مونس اهل آخرت، اشکهای جاری بر گونههایشان است...

به قلم » ارمیاجون » ساعت 9:55 عصر روز سه شنبه 88 تیر 30