سفارش تبلیغ
صبا ویژن



آیا هیچ با خود اندیشیده ای؟ - ****رو کن به سوی آسمان****

   

عزیزانم سلام!
چند وقتیه دلم در مورد وبلاگ نویسی سردش شده!! یعنی واسه آپ کردن وبلاگم دل سرد شدم...
حالا فعلاً این پستو داشته باشید تا دوباره دلم گرمش بشه!!!!!!
عرضم به محضر منور و نورانی شما عزیزان که من از عنفوان!!! سن طفولیت!(به عبارتی اول دبیرستان!!!!!!) وبلاگ‏ها(!) داشتم که تنها سه چهار تا پست ازشون به یادگار مونده...
حالا یکی از اونا پستها رو که به نظرم بد نیومد براتون میذارم دوست دارم نظرتونو بدونم درباره این که آیا قلمم بهترترشده یا همون بهتر مونده!!!!!!!!!!!

آیا هیچ با خود اندیشیده ای؟
آیا هیچ با خود اندیشیده ای که چه میئولیت سنگینی داری حال آمکه ظهور اربابت به تو بستگی دارد؟هر معصیت ما هر چند کوچک دیدار اربابمان را به تعویق می اندازد و من و تو باب تعقل را بسته ایم و دل به دنیای زودگذر بسته ایم."بل یحبون العاجله"
این معاصی کوچک و بزرگ من و تو نه تنها دل بقیه الله را به درد می آورد که نیز قلب هزاران بیدل دلداده را هم ، و من و تو بدون اندکی تدبر از کنارشان می گذریم و نمی اندیشیم که توفیق دیدار مهدی را که حق ایشان است ، ازشان به ناحق ربوده ایم و از این جهت در باب حق الناس بسیار متضرریم .
روز و شب کار میکنیم بدون آنکه بدانیم برای چه ، غذا می خوریم بدون آینکه بدانیم برای کی!! و یا اصلا زندگی میکنیم برای چه هدفی؟
هیچ با خود اندیشیده ای که شهدا در راه امام زمانشان جان دادند و ما امروز ذره ای از لذت هایمانبرای تعجیل در فرج که همانا گشایشی است در امور خودمان دریغ میکنیم و چه قدرناشناس بندگانیم...و او چه کریم است که هیچ مان به روی نمی آورد...
تو خود میدانی که از برای همین معصیت هامان چقدر پشت پرده‌ی غیبت میگرید وا غافلیم و بیدل دنیا...
آیا به ذهنت آمده است که وظیفه تو به هنگام غیبتش چیست و در کجای سبیل معرفتی...
آیا بدین تفکر کرده‌ای که مولایت از تو چه می‌خواهد و آیا اصلا لحظه‌ای وجودت را به سویش معطوف کرده‌ای و گوش به حرف دلش داده ای حال آنکه انتظار داری گره از مشکلاتت بگشاید و دعای بعد از نمازت را اجابت...
به گناهانم می‌اندیشم شاید یه خود بیایم!...تو به چه می‌اندیشی؟؟
مهدی جان! به دادمان برس...

خودمونیما، از همون موقع جز نوابغ بودم!!!
بگذریم، لطفاً تا اونجا که میتونید منو برای ادامه وبلاگ نویسی ترغیب کنید...
البته اگر دوست دارید هنوز این وبلاگ پا برجا بمونه!



به قلم » ارمیاجون » ساعت 10:5 عصر روز جمعه 87 بهمن 18