سفارش تبلیغ
صبا ویژن



اسلام سلیقه ای - ****رو کن به سوی آسمان****

   

دوستای عزیز و روزه دارم سلام
مطلبی که اینبار می خوام بنویسم یه جورایی یکم خطرناکه! آخه ممکنه...
به نظر شما اسلامی که ما اون رو در زندگیمون پیاده کردیم اسلام واقعیه...
چقدر تفاوت داره؟
چرا میگن وقتی امام مهدی بیاد اسلامی رو عرضه میکنه که با اسلام ما تفاوتهای زیادی رو داره؟
سخن اینست(!) که ما یه چیزهایی رو کردیم تو شکم اسلام واقعی (یا احتمالا یه چیزایی رو از تو شکمش در آوردیم!!!) که شده مثل یه رودخونه که آدمها پرش کردن از همه چی(؟!) و اگه بعضی دیگه جلوشونو نگیرن تبدیل میشه به یه گنداب...
مثلا خیلی از ما هیچ وقت نمی خوایم قبول کنیم که بعضی از وظایف ما مثل نماز واجبن و ما باید اونها رو عمل کنیم...
دقیقا شده مثل یه صندوق پر از میوه که ما فقط بدون هسته هاش(البته از یه منظر همش بی هسته است!) رو انتخاب میکنیم(آدمی که شکمو باشه همه جا خودشو نشون میده!!!)
تا حالا فکرشو کردی؟کاری که ما داریم با اسلام میکنیم!
چرا ما نمیخوایم قبول کنیم که اسراف نکردن واجبه؟ چرا اگه آب اضافی مصرف میکنیم یا لامپهای اضافی رو خاموش نمیکنیم(شعر بابابرقی!!!) یا تو زمستون اینقدر گاز مصرف میکنیم که فنرای کنتور بیرون میزنه! انگار نه انگار داریم گناه میکنیم...
من خودم بارها اتفاق افتاده که از پای تلویزیون یا سفره غذا یا هر جای دیگه بلند شدم و چراغهای اضافی رو سبک کردم یا اگه شیر آب درست بسته نشده کامل بستمش اگرچه به نظر خیلیا این از خسیسی منه و میخوام پول قبض زیاد نیاد!!
چرا به نظر خیلی از ما رای دادن واجب نیست و در بعضی از مواقع ما خودمون(با اون عقل اکثرا ناقصمون)!! فکر میکنیم میتونیم تشخیص بدیم که واجب چی هست و چی نیست؟
چرا حاضر نیستیم قبول کنیم که بدرفتاری یا حتی با ولوم بالا با والدین حرف زدن گناهه، چرا بعضی از ما فکر میکنیم که باید بقیه رو آدم کنیم در حالی که هنوز خودمون جوجه ایم!!!(کنایه از آدم نیستیم!)
چرا بعضی از ماها مطالب بعضی دیگه رو از تو اینترنت بدون اجازه کپی میکنیم در حالی که نمی خوایم قبول کنیم که این معصیته...
چرا وقتی رو در و دیوار مدرسه نقاشی میکشیم(از کاریکاتور مدیر گرفته تا معلم و مستخدم!!!) یا تکیه کلامهای معلمها رو بصورت نستعلیق روی دیوار بعنوان یک اثر هنری ماندگار(!!) حک میکنیم نمیپذیریم که این خلاف شرعه...
چرا از اموال محل کارمون (از ماشین و کامپیوتر گرفته تا خودکار و سوزن) استفاده شخصی میکنیم و این رو حق خودمون میدونیم...
چرا وقتی تو جمع رفقا قرار گرفتیم همه چی(از فحش گرفته تا غیبت) از دهنمون در میاد و با الفاظی مثل اینکه غیبت نیست، جلوی خودش هم میگم و ... میخوایم {نعوذ بالله} سر خدا کلاه بذاریم...
چرا باید خیلیا به بهانه گرونی زیر کنتورهاشون دسته بیل! بذارن تا کنتورشون یواش تر عدد بندازه...
چرا بخاطر تورم باید همه مسئولین اجرایی کشور بصورت چرخشی! توسط هفتادوشش ونیم درصد!!! مردم از دم ناسزا بگذرن در حالی که با هر یک فحش آرامش روانی جامعه مختل میشه؟ آیا راهی که اسلام برای اصلاح امور جلوی پای ما گذاشته فحش دادنه؟
چرا هر کدوم از ما یه رساله مخصوص به خودمون داریم؟
چرا بعضی از وقتا به نظر ما امر به معروف واجب میشه و در بیشتر مواقع از واجب بودن میفته...
مگه هرکدوم از موارد بالا چه فرقی ب نماز خوندن داره که اگه نماز قضا بشه واویلا اما اگه هرکدوم از اینا قضا بشه انگار نه انگار؟
آیا شرع این اجازه ها رو به ما داده یا خودمون فکر میکنیم که اسلام مجسمیم و هرچی ما گفتیم اون درسته؟
همه اینها رو گفتم تا بدونی اسلام رو هنوز کامل درک نکردیم و باید بیشتر معرفت کسب کنیم.


به قلم » ارمیاجون » ساعت 3:49 عصر روز دوشنبه 87 شهریور 18