دوستای عزیزم سلام
اول لازم میدونم یه نکته رو باهاتون درمیون بذارم و اون اینه که من واقعا تو دانشگاه نمیرسم جواب این همه لطف شما عزیزان رو بدم و اگه یه دفعه دیر میشه یا فراموش میکنم واستون کامنت بذارم به بزرگواری خودتون ببخشید...
شنبه شب(فکر کنم حدود ساعت دوازده و نیم) تلویزیون واسه بار دوم مستند ادواردو آنیلی رو پخش کرد...
احتمالاً اکثر شما اونو دیدین اما اگه تا حالا ندیدین خیلی ضرر کردین...
اوایل مستند که داشت در مورد زندگی ادواردو حرف میزد دو چیز خیلی توجه(یا احتمالاً تعجب یا اصلاً شاید خجالت) ام رو جلب کرد!!!!
اول اینکه ایشون تو دانشگاه پرینستون آمریکا درس خونده و دوم اینکه خانواده آنیلی یکی از ثروتمندترینهای جهان محسوب میشن!
از اون روزی که این مستند رو برای بار چندم دیدم یه فکر داره توی سرم میچرخه و اصلاً رهام نمیکنه...
ببینید من تو این پنج شیش روز نتونستم این مسئله رو برای خودم حل کنم که چه جوری میشه که یه آدم مسیحی توی یکی از دانشگاههای آمریکا به اسلام میرسه ولی ما توی ایران، توی دانشگاههای یک کشور اسلامی با این همه امکانات مسیر رو برعکس طی میکنیم...
آقاجون، این که گفتم امکانات سوء تفاهم نشه. منظورم از امکانات استخر سر پوشیده و سونا و فضای سبز و کتابخونه چندصد هزار کتابی نیست، منظورم امکانات اسلام شناسیه...
اینکه چرا واقعاً در این زمینه بازدهی دانشگاههای ما اینقدر پایینه؟ سوالیه که خداییش خیلی داره به سلولهای خاکستری مغزم فشار میاره!! و هنوزم به نتیجهای نرسیدم.
تو رو خدا نگید که جو دانشگاهها غیر مذهبیه و تهاجم فرهنگی و کمبود امکانات و ضعف در تبلیغات که واقعا جگرم کباب میشه!!
آخه اگه تو دانشگاههای ما دخترا روسریشون رو تا نصف یا یک چهارم یا یک هشتم(یا اصلا هرکسری دیگه حتی اگر میل کنه به صفر!!!) میزنن یا آرایش میکنن یا اگه پسرا دنبال دوست دختر پیدا کردنن یا اگه انجمن اسلامی دانشجویان مستقل بچهها رو میبره اردو و افتضاح به بار میارن یا هر مسئله دیگه، هر جوری که بخوای حساب کنی(حتی اگر دولا پهنا!) هنوز از دانشگاههای آمریکا که بدتر نشده...
تازه اونجا که خبری از نهاد نمایندگی رهبر و بسیج و عمره دانشجویی و سفرهای زیارتی و هیئت های مذهبی که نیست...
ببین عزیز، من میگم یکی مثل ادواردو که تو آمریکا با حجم گسترده حملات ضد اسلامی روبرو بوده و ممکنه تو کل دانشگاه یه قرآن پیدا کرده باشه با همون یه قرآن میاد اسلام رو میشناسه، انتخاب میکنه و با همه فشارها راهش رو تغییر نمیده، اما حاضرم قسم بخورم که خیلی از ماها هنوز یه بار کامل ترجمه فارسی قرآن رو (حتی روزنامهوار) نخوندیم و بازم کلی ادعا داریم...
تو دانشگاه پرینستون یه نفر بوده که به شهید آنیلی دو کلمه از اسلام یاد بده؟ یا دو تا کتاب بهش معرفی کنه؟ یا حتی به سوالهاش جواب درست و حسابی بده؟
هرکسی به جای اون بود میتونست با اون همه مال و ثروت توی رفاه و لذت و شهوت غرق بشه اما نشد...
قابل توجه اونایی که نمیدونن:
از جمله داراییهای خانواده آنیلی کارخانه اتومبیلسازی فیات، فراری، لامبورگینی، چندین بانک خصوصی، سهامدار اصلی در صنعتهای بزرگ ایتالیا، باشگاه بزرگ یوونتوس و... هست.
ادواردو نمیتونست با یه دونه لامبورگینی سوپر اسپرت بلندشه بیاد دانشگاه شیشههای ماشینش رو هم دودی کنه، سیدی محسن چاوشی رو هم بندازه تو چنجر و صداش رو تا 140دسیبل بالا بیاره بیاد در دانشکدشون دختر سوار کنه؟ اون وقت ماهم تا بابامون یه دونه پراید هاشبک مشکی انداخت زیر پامون خدا و پیغمبر یادمون میاره!!!
میدونید که ایشون میدونست اگر مسلمون بشه خانواده آنیلی تنها وارثشون رو از اینهمه ارث محروم میکنن اما مسلمون شد چرا که خدارو پیدا کرده بود...
حالا دیگه من نمیدونم که چطوریه که دانشگاههای ما مسلمون واقعی که نمیدن بیرون هیچ، بچه مذهبیا هم بعد چهارسال اگه زیر ابرو برندارن اما حتما موهاشونو فشن میزنن...
یکی به من کمک کنه، دارم قاطی میکنم، یکی جواب این سوالای منو بده...
چرا یکی که میتونه هزارتا راه رو انتخاب کنه دنبال اونی میره که از همه سخت تره و از خیلی از لذتها هم میگذره اما من و شما نمیتونیم...
واقعا خجالت داره اما ما که پوستمون کلفتتر از این حرفاست.
امکانات منحرف شدن برای ما بیشتر بوده یا اون؟ زمینه فساد تو دانشگاههای ایران بیشتره یا آمریکا؟
پس چرااااااااااااااااااااا؟
ای خدا، کمکم کن جواب این سوالاتمو پیدا کنم، دارم دیوونه میشم...
راستی اگه کسی سیدی ادواردو رو میخواد بگه براش بفرستم...